برگزاری لیگ برتر فوتبال امسال، پیآمد مستقیم فضای پر تبوتاب سیاسی در آستانهی انتخابات پارلمانی ۹۷ است.
در کشوری که چهار دهه جنگ، اخلاقیات و رفتارهای اجتماعی بسیاری از انسانهای آن را با رنج، اندوه و خشونت پیوند زده است، تفریح و سرگرمی حتا برای کودکان آن با هزار و یک مشکل روبهرو است، درخشش جوانان در بخشهای مختلف ورزش، هنر، دانش و فناوری، نشانههای امیدبخشی از وقوع تحولات ساختاری در جامعه را بازنمایی میکند.
تا دو هفته پیش که شرکت، نهاد یا فردی حاضر به تأمین کل مخارج این بازیها نشده بود، امید چندانی به برگزاری لیگ برتر فوتبال امسال وجود نداشت.
با آغاز مبارزات انتخابات پارلمانی امسال، شیوهها و راهکارهای تبلیغاتی پر مصرف شماری از نامزدان، فضای سیاسی، اجتماعی و رسانهای کشور را رنگ و بوی متفاوتی بخشیده است.
در چنین حال و هوایی پر تبوتاب سیاسی، تلاشها جهت برگزاری لیگ برتر فوتبال امسال نتیجهای نداده بود تا این که با آغاز مبارزات انتخابات پارلمانی از تمویل این لیگ توسط بنیاد رحمانی خبر داده شد که این بنیاد به دو تن از نامزدان انتخابات پارلمانی از حوزه پروان و کابل به ترتیب – میررحمان رحمانی و پسرش اجمل رحمانی تعلق دارد.
سپس، سه تن دیگر از بازرگانان جوان هر یک، احمدذکی زاهد، فدامحمد الفت صالح و احمدجاوید جیحون که هر سه نامزد انتخابات مجلس نمایندهگان از کابلاند، به ترتیب تمویل مالی تیمهای عقابان هندوکش، شاهین آسمایی و دمیوند اتلان را به عهده گرفتند.
تا اکنون دو دور از این بازیها برگزار شده که مراسم افتتاحی آن به تاریخ ۱۵ میزان با حضور رییس اجرایی و شمار زیادی از مقامهای دولتی برگزار شد، صدها تن از کابل و ولایتهای همجوار این بازیها را فارغ از زدوبندهای سیاسی انتخاباتی به تماشا نشستند و به این صورت روح تازهای در کالبد نیمهجان فوتبال افغانستان دمیده شد.
لیگ برتر فوتبال در سال ۱۳۹۱ با حمایت و تشویق سفارت امریکا و تامین هزینههای مالی آن از سوی شرکت مخابراتی روشن پایهگذاری شد. تبلیغات گستردهای از جانب موبی گروپ، شریک رسانهای این لیگ و برنامههای جانبی جذاب و هزینهبرداری مانند آوازخوانی هنرمندان در میانهی بازی، فوتبال را به یکی از ورزشهای پرطرفدار در کشور مبدل کرده است.
طنین صدای آریانا سعید و دیگر هنرمندان جوان در میانهی بازیهای لیگ برتر، فضای ورزشگاه فوتبال کابل که در روزگار طالبان محل تیرباران کردن و اعدام زنان و مردان بود، به آنانی که برای آزادیهای فردی و اجتماعی و برابری جنسیتی مبارزه میکنند، در چند سال گذشته در حد بازی فوتبال و حتا بیشتر از آن هیجانانگیز و امیدبخش بوده است.
رویکرد هزینهبردار و تجملگرایانه در برگزاری مسابقات فوتبال، اگرچه در هر حال به نهادینهسازی این ورزش و بلند رفتن سطح توقع و شکل ذایقهی علاقهمندان این ورزش در جامعه کمک میکند، اما به دلیل عدم تناسب این برنامهها با وضعیت اقتصادی و فرهنگی کشور، حرکت فوتبال و در کل ورزش در کشور به سوی خودبسندهگی در آیندههای نزدیک را با چالشهای ساختاری و دشواریهای عملیاتی روبهرو میکند.
طوری که وقتی یکی از تمویل کنندهگان پروسه از شراکت در تامین مخارج لیگ شانه خالی میکند، فدراسیون فوتبال به عدم برگزاری لیگ در سال جاری اذعان میکند و به این صورت نه تنها زمینههای اندک به وجود آمده برای تفریح و سرگرمی جوانان و نوجوانان از بین میرود، بلکه از یک زاویهی دیگر میتوان گفت که این وضعیت به سربازگیری هرچه بیشتر جریانهای واپسگرا و تندرو از میان جوانان کشور میانجامد.
از آنجایی که رقابت سرمایههای اقتصادی وجه بارز انتخابات پارلمانی ۹۷ است، از آغاز این مبارزات تا اکنون ثروتمندانِ فاقد سرمایههای فرهنگی و اجتماعی، پولهای گزافی را به صورت قانونی و غیر قانونی، تحویل بنگاههای تبلیغاتی، رسانهها و دلالان رأی مردم در سطح شهر و روستا داده و میدهند.
تردیدی نیست که تمویل لیگ برتر فوتبال و تیمهای حاضر در این رقابتها از سوی نامزدان انتخابات پارلمانی، به تقویت جایگاه این نامزدان در کارزار انتخاباتیشان میانجامد و از این رهگذر، بلند رفتن مصارف نامزدان از سقف تعیین شده در قانون انتخابات میتواند برای این نامزدان مشکلساز باشد.
اما نفس این اقدام درخور تأمل و ستودنی است که نامزدان ثروتمند به جای هزینههای بیرویه و باجدهیهای فساد اندود انتخاباتی به دلالان رأی، زورمندان محلی و نیرنگهای هزینهبردار برای تضعیف و بدنامسازی همدیگر، از طریق تمویل لیگ و بازیهای فوتبال به جلب توجه مردم و رأیدهندهگان میپردازند.
با یک تحلیل ساده و سرسری جامعهشناختی از وضعیت کنونی افغانستان میتوان گفت که با توجه به افزایش ناامنی و بحرانهای سیاسی و گسترش دامنهی ناامیدی و دشواریهای روانی و اجتماعی در افغانستان، حمایت از ورزش و به ویژه فوتبال به طرز باور نکردنیای به تقویت روحیهی امید، همگرایی و سرگرمیهای سالم، شادمانی و مهمتر از همه به حاشیه رفتن ذهنیتهای افراطگرایانه و خشونتآمیز در ضمیر نسل نو افغانستان کمک میکند.
به دلیل گسترش علاقهمندی جوانان و نوجوانان افغانستان به تماشای بازیهای فوتبال تیمهای اروپایی در سالهای اخیر، برگزاری لیگ برتر و ایجاد هیجان رقابت در مقیاس هشت تیم داخلی حتا با امکانات و ظرفیتهای حرفهای اندک میتواند در تقویت خودباروی و توجه به ظرفیتهای درونی افغانستان را نیز کارگر بیافتد.
چه این که درخشش تیم ملی فوتبال و دیگر رشتههای ورزشی در رقابتهای بینالمللی نیز تقویت روحیهی همپذیری، همگرایی و وحدت ملی شهروندان کشور را بازنمایی میکند.
شور و هیجان بینظیر و بدون مرز رسانهای و رقص و پایکوبی خیابانی جوانان در پی حضور کاروان ورزشی افغانستان در بازیهای المپیک ۲۰۱۲ لندن و سپس بازی فوتبال افغانستان – هند در سال ۲۰۱۳ محصول حضور نسل نو این کشور در میدانهای ورزشی بود، نه کارنامههای سیاسی، مذهبی، ایدیولوژیک و قومی جامعه جنگزده و چندپارچهی افغانستان.
در عصر حرکت پر از آزمون و خطای ما به سوی سرمایهداری، بسیاری از نامزدان انتخابات پارلمانی امسال، به ویژه در کابل و کلانشهرهای دیگر کشور چهرههایی با کمترین ارتباط با متن جامعه بودهاند که در یکونیم دههی گذشته به منابع ثروت دست یافتهاند.
انتخابات هنگامهی محک زدن مشروعیت و امنیت سرمایههای اقتصادی در فضای متشنج سیاسی در کشور است.
افراد و چهرههایی که در یکونیم دهه گذشته در روندهای سیاسی، فرهنگی، فکری و اجتماعی حضور کمرنگی داشتهاند، در مراجعه به مردم و تلاش برای به دست آوردن رأی آنان بیشتر از چهرههای دارای ظرفیتها و سرمایههای فرهنگی و اجتماعی که از مسیرهای متفاوت عزم راهیابی به مجلس نمایندهگان دارند، معروض به خطا و اشتباه و لغزش و سازشاند.
هفتمین لیگ برتر فوتبال، در کنار هیجان و سرگرمیای که میآفریند، حضور افغانستان در زمرهی ملتهای زندهی دنیا را تمثیل خواهد کرد، تمویل لیگهای ورزشی توسط کنشگران سیاسی حتا اگر به هدف به دست آوردن رأی مردم در انتخابات باشد، سنت حسنه و عنعنهی پسندیدهای را پایهگذاری کرده که میتواند تحولات بزرگ فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و اجتماعی در کشور را در پی داشته باشد.
به رغم این که بازیگران غیر دولتی تا اینجای کار از فوتبال گرفته تا کریکت دست بالایی داشته و شیرازهی اصلی تلاشها در راستای ایجاد تفریح و سرگرمیهای سالم در جامعه را به دست داشتهاند، جلوهها و جنبههای زیبای پیوند رقابت سیاسی و رقابت ورزشی در افغانستان نیز قابل تأمل، وسوسهانگیز و امید بخش است.
تمویل لیگها و تیمهای ورزشی توسط کنشگران سیاسی و اقتصادی در هنگام رقابتهای انتخاباتی حتا اگر یک تخلف انتخاباتی و یک کنش منفعتآمیز سیاسی به حساب آید، بهتر از مصرف پول در کارزارهای بیمحتوا و هزینهبردار معمول در این رقابتها است، زیرا جمع بزرگی از شهروندانی که ممکن است به هیچ یک از این بازیگران در میدان سیاست رأی ندهند، از آن مستفید میشوند.
در حالی که برگزاری لیگ برتر فوتبال روی کلان وضعیت روانی و اجتماعی جامعه نیز تاثیرات مثبتی در پی دارد، اما این وظیفه و رسالت دولت و نهادهای مسوول است که با طرح و اجرای برنامههای جامع و هدفمند، ابتکار عمل را به دست بگیرند، از قطبی شدن، شخصی شدن و سلیقهای شدن فوتبال و در کل ورزش در کشور جلوگیری کنند.
در راستای رشد و تقویت رشتههای مختلف ورزشی به ویژه فوتبال که در بسیاری از کشورها یک بزنیس پر سود نیز هست، گامهای عملی و دقیق بردارند و در حد توان و امکانات خود از برگزار نشدن لیگهای ورزشی که ربط مستقیم با وضعیت روانی و اجتماعی جامعه دارد، جلوگیری کنند.
یک دولت در جغرافیای متأثر از بحران و منازعه که به خلق روحیهی امید، تفریحهای سالم و شادمانی فراگیر بیشتر از افتتاح چندین بارهی مسلخ و مرغداری و پیگیری فصلهای ناتمام تمامیتخواهی نیازمند است، نباید منتظر بنشیند که لیگ برتر فوتبال کشورش توسط بازیگران غیردولتی تمویل شود و اگر نه با بیتفاوتی اعلان کند که امسال قادر به برگزاری لیگ برتر فوتبال نیست.
حشمت الله رادفر- روزنامه هشت صبح