اصلاحات تارنمای تحلیلی، خبری و اجتماعی
سفر رسمى قريب الوقوع داكتر عبدالله به رياض را بايد به عنوان يك فرصت استراتيژيك براى بيان ديدگاه مستقل سياسى و لأبى ديپلماتيك تلقى نمود.
واقعيت تلخ اين است كه رياض هيچگاه به جغرافياى جمعيت اسلامى افغانستان و اقليم مقاومت به عنوان محور تأثير گذار قدرت و حاكميت در افغانستان توجه نداشته و پيوسته منافع خود را در افغانستان در موازات منافع اسلام آباد جستجو و تعريف نموده است.
حمايت سعودى از حزب اسلامى، طالبان و حلقات مشخص سياسى كابل بيان كننده اى ديدگاه غير واقعى و معيوب چشم انداز سياست خارجى رياض مى باشد.
در ديدگاه سياسى رياض داكتر عبدالله از سياستمداران حوزه نفوذ تهران تلقى مى شود و كلاً سياستمداران سعودى بنا به شناخت غلط و غير واقعى تصور مى نمايند كه بطور طبيعى زبان فارسى را پيوند ناگسستنى با نظام ولايت مطلقه فقيه است .
مسلم است كه ريشه اى اين ارزيابى غلط محصول لأبى اسلام آباد و بخشى از تفكر حاكميت در كابل مى باشد.
اعلام اين حقيقت به رياض و تهران ضرورى است كه زبان فارسى زبان كل فلات تمدن خراسان بزرك و ايران فرهنگى مى باشد، زبان فارسى و قرائت تفكر حنفى لازم و ملزوم همديگر اند.
رياض بايد اين واقعيت را دريابد كه زبان فارسى زبان مادرى امام ابوحنيفه و زبان مكتب تفكر ماتريدية است، كه اگر تمدنى بنام تمدن اسلامى داريم استوانه هاى استوار و شهر هاى مهم ان تمدن در جغرافيايى زبان و فرهنگ فارسى واقع شده اند.
اين سفر در شرايط بسيار حساس و بحرانى خاور ميانه صورت مى گيرد، لهذا بيان سياست مستقل كابل و حفظ سياست موازنه اى مثبت بين تهران و رياض به بيان شفاف و صريح خطوط اساسى سياست منطقه اى و بين المللى كشور ضرورت دارد.
اين نكته را بايد مدنظر داشت كه تيم جديد حاكمان سعودى با سياست خارجى تعريف شده و بادستگاه بسيار فعال و كارازموده اى ديپلماتيك در چشم انداز روشن تر از منافع كشور پادشاهى سعودى حفاظت مى نمايند.
تنها نقطه ضعيف سفر شايد عدم حضور وزير امور خارجه در تركيب هيأت باشد كه با توجه به اقتدار و قدرت وزير امور خارجه ستودى در تيم حاكمان انكشور قابل تأمل است .
اميدوارم كاخ سپيدار تنها نگاه تشريفاتى و معنوى به اين سفر نداشته باشد و به ابعاد منافع راهبردى آن به نفع مردم ما در تغيير ديدگاه سنتى رياض توجه جدى مبذول دارد .
