این که موافقتنامۀ صلح با گلبدین حکمتیار به راستی میتواند نوید دهندۀ صلح در افغانستان باشد و یا بهایی را که قرار است حکومت وحدت ملی در بدل صلح به آقای حکمتیار بپردازد ارزش آن را دارد؟ پرسش هایی اند که تا اکنون کسی به آن پاسخ روشن نداده است.
بسیاریها به این پندارند که آمدن حکمتیار به کابل هیچگونه تاثیر روی وضعیت امنیتی کشور نخواهد گذاشت چون حکمتیار در هیچ گوشه کشور صاحب جبهۀ گرم بر ضد حکومت نبوده و اگر هم کسانی به گونه تیت و پراگنده با توجه به تفکرات قومی یا ایدیولوژیک از او تبعیت میکنند توانایی رویا رویی با سربازان کشور ندارند.
همچنان بخش اندکی از نیروهای حزب اسلامی که با حکومت مرکزی سازگاری ندارند مشغول داد وستدهای استخباراتی و اطلاعاتی بوده یا به شبکه های هراس افگنی بین المللی و استخبارات منطقه در ارتباط اند که به هیچگونه حاضر نیستند به سادگی منافع فردی خود را قربانی هرگونه روندی که به سود شان نیست کنند.
بخش دیگر حزب اسلامی که باورمند به صلح و مبارزات سیاسی در کشور استند در بدنه حکومت حضور دارند و فعالیت سیاسی میکنند. روی این ملاحظات، پرسش این است که ریاست جمهوری افغانستان با امضای موافقتنامه صلح و آمدن حکمتیار به کابل، چه چیزی را دنبال میکند؟ پاسخی که پس از نشر گزارش هشت صبح میتوان به این پرسش داد این است که انگیزه ریاست جمهوری را از این اقدام برخوردهای تیمی و گروهی ارگ میباشد.
گزارش ” شورای امنیت برای حکمتیار پول دستوپا میکند” نشان میدهد که ارگ ریاست جمهوری بهرغم وعدههای پیشین شان در مورد حکومتداری خوب و پاسخده برای مردم، ارتقاء سطح معیشت و آسودگی مردم، کاهش تهدیدهای امنیتی و رفع نگرانیهای شهروندان، در لاک قومی اندیشی و تیمگرایی گیر کرده و میخواهد حکمتیار را به کابل آورده و با پولهای بیحساب حکومتی و یاهم پولهای دستوپا شده توسط سکرتر شورای امنیت، حنیف اتمر، او را نیرومند سازد.
در گزارشی امروز (۸ عقرب ۱۳۹۵) در روزنامه ۸صبح نشر شدهاست. مشاوریت امنیت ملی ریاستجمهوری از سفارتخانههای خارجی در کابل خواسته است که برای او پول بدهند تا این پول را در اختیار حکمتیار قرار دهد. “منابع ما گفتهاند که شورای امنیت ملی قصد دارد از منابع خارجی پول بگیرد تا این پول صرف هزینههای تنظیم حکمتیار شود. استدلال مقامهای شورای امنیت ملی در دیدار با سفارتخانهها این است که آقای حکمتیار دیگر با دولت افغانستان در جنگ نیست و ایجاب میکند که مصارف شخص او و سازمان سیاسیاش پرداخته شود.” ظاهرا مقامهای شورای امنیت ملی میخواهند پول گزافی برای آقای حکمتیار دستوپا کنند. بر اساس گزارش این روزنامه سفارتخانههای خارجی خواست سکرتریت شورای امنیت را که پول زیادی است با کشورهای متبوع شان در میان میگذارند.
در این گزارش نگرانی های را نیز در پیوند به این خبر از سوی نویسنده مطرح شده است: ” روشن است که دیپلومات و سفارتخانه چیز انتزاعی نیست. در مجتمعهای دیپلوماتیک هر کشور در خاک یک کشور دیگر، کارمندان اطلاعاتی نیز حضور دارند. مسایلی مثل پرداخت پول به یک سیاستمدار یا مقام دولتی کشور میزبان، با دیپلوماتهای مطرح میشود که با استخبارات کشور مطبوعشان رابطه دارند. اگر کشورهای خارجی مقداری وجه نقد هم در اختیار شورای امنیت ملی افغانسان قرار دهند، بدون شک که این پول از بودجه استخبارات آن کشور، یا همان پولهای اوپراتیفی و استخباراتی خواهد بود”.
تلاش شورای امنیت کشور برای نیرومندی حکمتیار به این خاطر صورت می گیرد تا او تیم اصلاحات و همگرایی را که از یک سو متشکل از رهبران جهادی ضد حکمتیار به شمار میآیند و از جانب دیگر شریک پنجاه درصدی قدرت در حکومت وحدت ملی استند به چالش بکشد تا بدینگونه غنی به راحتی بتواند برنامههای تیمی و قومگرایانه خود را به سادگی عملی کرده و هر چه او و تیمش میخواهد انجام دهد.
از جانب دیگر بنظر میرسد که تیم ریاست جمهوری در صدد تسویه حساب درون قومیی میباشد که از ۲۰۰۱ به این سو با حضور آقای کرزی در ریاست جمهوری و گسترش قدرت درانیها در ولایت های جنوبی کشور شروع شده است. ارگ تلاش دارد با حضور گلبدین که از قوم غلجایی است حامد کرزی را که از قوم درانی و رقیب غلجاییها در قدرت به شمار میرود منزوی ساخته و آقای غنی را برندۀ معرکه درونقومی نشان دهد و جنگ درونقومی را که کرزی در جنوب افغانستان شروع کرده بود به نفع قوم غلجاییها پایان دهد.