سه شنبه ۱ جوزا ۱۴۰۳
صفحه نخست / سیاست / “دیورند” عامل اساسی بحران میان دو کشور

“دیورند” عامل اساسی بحران میان دو کشور

افغانستان در چهار دهه گذشته با بحران ها و منازعات گوناگون روبرو بوده است با توجه به عوامل داخلی، عوامل منطقه‌یی و بین المللی در تداوم و پیچیدگی این بحران‌ها تاثیر گذار عنوان می‌باشد. یکی عوامل بیرونی بحران در افغانستان روابط پرتنش میان افغانستان و پاکستان می باشد. فراز و فرود روابط این دو کشور یکی از مولفه‌های اساسی منازعه دراین کشور می‌باشد بدین ملحوظ برخی از کارشناسان پاکستان را با افغانستان در یک جنگ اعلام ناشده می‌دانند و پاکستان را حامی ترویستان و شورشیان طالب عنوان می کنند که زمینه را برای آموزش و تجهیز گروه‌‌های افراطی مساعد کرده است.
پرسشی که مطرح می شود این است پاکستان را چه واداشته تا جنگ نیابتی (proxy war) را در افغانستان راه اندازد و شورشیان طالب و القاعده را در منطقه تقویه کند؟
اکثر کارشناسان، جنگ نیابتی پاکستان را در افغانستان بر سر مرز دیورند میدانند و حل این معضل را عامل استقرار و ثبات در کشور عنوان میکنند. اما این
فبایل مرزی میان کشورهای افغانستان و هندوستان از گذشته به این سو مناطق جنجالی و معضل آفرین برای دولت‌های دولت‌های این دو کشور بوده‌اند و این قبایل همواره ادعای خود مختاری داشتند و حتا بریتانیا نیز در تمام دوران تسلط‌ش بر هند نتوانست این اقوام را تحت ادارۀ خود درآورد، آنان در فصل سرما نزد مقامات افغان آمده خود را جزء افغانستان می‌نامیدند و از امتیازات فراوانی برخوردار می‌شدند ولی با رسیدن فصل گرما دوباره ادعای خودمختاری میکردند. این وضعیت عبدالرحمن خان افغانستان را خسته ساخته بود. سر انجام دولت هند بریتانوی خواست تا معضل سرحد بین کشور هند و افغانستان را به گونه جدی حل و فصل کند و پس از یک ماه مذاکره میان امیر عبدالرحمن خان و هنری ماتیمر دیورند (Durand Henry Mortimer) وزیر خارجۀ هند بریتانوی، به چنین نتیجه رسیدند که در امتداد مناطق شرقی و جنوبی افغانستان در حدود ۲۴۵۰ کیلومتر مساحت را علامت گذاری نمایند و به تاریخ ۱۲ نومبر سال ۱۸۹۳ میلادی معاهده دیورند میان امیر عبدالرحمان خان و مارتیمر دیورند به امضا رسید و خط مرزی به نام دیورند نام گذاری شد.images
معاهده دیورند دارای هفت ماده است که در آن طرفین حدود اراضی میان دو کشور را تعیین نمودند و با هم پیمان بستند که پس ازین دولت افغانستان بر مناطقی که آن سوی خط قرار دارد هیچ گونه تصرف و تسلطی نداشته باشد و همچنان دولت هند بریتانوی تعهد سپرد که پس از این بر مناطقی این سوی خط دیورند که به افغانستان تعلق میگیرد نیز دخالتی نخواهد کرد.
در ماده هفتم این معاهده آمده است که “دولت عالیه هند هیچ ایراد و اعتراضی در باب خرید و وارد کردن اسلحه از هند به افغانستان نخواهد داشت و علاوه بر این بر مقدار دوازده لک روپیه هندی که قبلن از جانب حکومت هند به حکومت افغانستان داده می‌شد، شش لک روپیه هندی نیز اضافه خواهد شد.”
قبل ازینکه امیر عبدالرحمن وفات کند، دولت هند بریتانوی وایسرای خود «لارد کرزن» را همراه با پیشنهادات خود به افغانستان فرستادند و می خواستند تا در روابط شان با افغانستان تغییراتی وارد کنند.
مطالبات دولت هند بریتانوی به شرح زیر بود:
۱- تجدید نظر در خط دیورند از نقطه نظر سوق جیشی حکومت هند.
۲- مراقبت بر ورود اسلحه به افغانستان و استعمال آن.
۳- خود داری افغانستان از کمک به قبایل آن سوی خط دیورند در گفتار و عمل.
۴- تعیین صاحب منصبان بریتانوی در افغانستان برای اتخاذ ترتیبات دفاعی علیه روسیه.
هنگامیکه پیشنهادات مذکور به کابل رسید ، امیر عبدالرحمن وفات کرد و خواسته های انگلیس‌ها اجرا نشد.
پس از عبدالرحمان خان پسرش امیر حبیب الله جانشین او شد. امیر حبیب الله با دولت هند برتانوی توافق کرد تا وزیر دولت در امور خارجۀ بریتانیا برای هندوستان، لوئی دین (Sir Louis W. Dane) ، را به منظور مذاکره در مورد مسائل فی مابین دو کشور در کابل بپذیرد. لوئی دین با یک موافقت نامه جدید در اواخر سال ۱۹۰۴ وارد کابل شد. امیر حبیب الله مسودۀ از خود پیشکش نمود که محتویات آن شامل تایید و تمدید موافقت نامه قبلی بود. هر دو طرف بعد از مذاکرات به تاریخ ۲۱ مارچ ۱۹۰۵ میلادی معاهده تازه را به امضاء رسانیدند.
متن تعهدات امیر حبیب الله قرار ذیل بود:
«اعلیحضرت متذکره [امیر حبیب الله] بدینوسیله توافق مینماید که در امور مهم اساسی و فرعئ مندرج معاهده [خط دیورند] در ارتباط به امور داخلی و خارجی و سایر تفاهماتی که اعلی‌حضرت پدر مرحوم من با حکومت اعلئ بریتانیا منعقد نموده و مطابق به آن عمل کرد، من هم مطابق به همان موافقتنامه و معاهده [خط دیورند] عمل نموده‌ام، عمل می‌نمایم و عمل خواهم کرد، و من در هیچ معامله و پیمانی آنها را نقض نمی نمایم»
بعد از تمدید معاهده در سال ۱۹۰۵ با امیر حبیب الله، این معاهده تا وفات او و جنگ سوم افغان-انگلیس در سال ۱۹۱۹ دوام نمود.
امير امان الله بعد از وفات امیر حبیب الله امور کشور را به دست گرفت و در اولين سخنرانی خود در ۱۳ اپريل سال ۱۹۱۹، استقلال افغانستان را از تحت الحمايه گي امپراتوري انگليس اعلان کرد.
امان الله خان پس از استقلال افغانستان طی دو توافقنامه، مرز دیورند را به رسمیت شناخت و افغانستان را در چار چوب همین نقشه فعلی مستقل اعلان داشت.
جنگ سوم افغان-انگلیس با “پیمان صلح راولپندی” در تاریخ ۸ اگست ۱۹۱۹ به پایان رسید.این معاهده زیر نام «معاهدۀ صلح فی مابین دولت جلیلۀ بریتانیا و دولت مستقل افغانستان» به امضاء رسید. دولت بریتانیا در این پیمان استقلال افغانستان ونیز حدود مرزی این کشور را به رسمیت شناخت اما تمام توافقات با اُمرای پیشین را ملغا اعلام کرد و هجده لک روپیۀ هندی را که سالانه به دولت افغانستان میفرستاد همراه با ترانزیت اسلحه قطع نمود.
اما مشروعیت خط دیورند در ماده پنجم این معاهده چنین تذکر پیدا کرده است:
“دولت افغانستان سرحد هند – افغان را همان‌طوری که توسط امیر مرحوم [حبیب الله] پذیرفته شده بود، قبول می‌نماید.”
با این حال برای اولین بار خط دیورند به عنوان مرز بین المللی میان ” حکومت مستقل افغانستان” و هند بریتانیایی به رسمیت شناخته شد.
اما معاهده صلح راولپندی صرف بخاطر ایجاد صلح میان دو کشور بود، در جنوری سال ۱۹۲۱ میلادی هینری دابس (Sir Henry R. C. Dobbs) به صفت نماینده فوق العادۀ برتانیا وارد کابل شد و موافقتنامه جدید را زیر نام «معاهدۀ ایجاد روابط دوستانه و تجارتی فی مابین بریتانیای کبیر و افغانستان» به تاریخ ۲۲ نومبر ۱۹۲۱ با محمود طرزی به امضاء رسانید و تبادله کاپی های تصویب شده معاهده مذکور نیز توسط حکومت‌های هر دو کشور به تاریخ ۶ فبروری سال ۱۹۲۲ در کابل صورت گرفت.
معاهده ۱۹۲۱ معاهده “صلح راولپندی” را منسوخ نمود اما درین معاهده یکبار دیگر “خط دیورند” به عنوان سرحد بین المللی میان هر دو کشور به رسمیت شناخته شد.
در ماده دوم معاهده مذکور چنین آمده است:
“جانبین سرحد هند- افغان را، همانطوریکه توسط دولت افغانستان تحت مادۀ پنجم معاهدۀ ۸ اگست ۱۹۱۹ منعقدۀ راولپندی پذیرفته شده بود، متقابلاً قبول دارند.”
پس از سقوط شاه امان الله، حبیب الله کلکانی به قدرت رسید اما حکومت ۹ ماهه او بیشتر در جنگ با محمد نادر و بردارانش سپری شد، و پس از کشته شدن حبیب الله کلکانی، نادر شاه به سلطنت رسید.
نادر شاه پس از به قدرت رسیدن، برادرش شاه ولی را به حیث وزیر مختار و نماینده خاص به لندن فرستاد و به تاریخ ۶ جولای ۱۹۳۰ یک‌بار دیگررسمیت خط دیورند از طریق تبادله یادداشت دپلوماتیک میان شاه ولی نماینده خاص افغانستان و “آرتر هیندرسن” وزیر خارجه برتانیا تایید شد.
در پاراگراف دوم یادداشت وزیرمختار افغانستان در این مورد چنین آمده است:
“در پاسخ [به یادداشت شما] من نیز افتخار دارم تا رسماً ضبط نمایم که درک ما نیز همین است که این دو معاهده [معاهدۀ ۱۹۲۱ و معاهدۀ تجارتی جون ۱۹۲۳] دارای اعتبار تام بوده و کاملاً مرعی الأجرأ میباشند.”
محمد ظاهر با مرگ پدرش محمد نادرشاه، در تاریخ ۸ نوامبر ۱۹۳۳ به پادشاهی افغانستان دست یافت و هاشم خان برادر نادر خان صدر اعظم کشور شد. در سال ۱۹۴۷ بعد از این که کشور پاکستان تأسیس گردید، ظاهر شاه خواستار خود مختاری پشتون های آن طرف مرز دیورند شد و عده یی علت استعفای هاشم خان را نیز در همین اختلاف می بینند.هاشم خان با ظاهر شاه اختلاف نظر پیدا کرده و در نتیجه استعفا داد و شاه محمود برادرش به این مقام منصوب گردید.

در سپتمبر سال ۱۹۴۷ زمانیکه پاکستان برای عضویت در سازمان ملل اقدام کرد، افغانستان و هندوستان کشورهای بودند که با عضویت پاکستان در سازمان ملل رای مخالف دادند.

پس از محمود شاه، سردار محمد داوود صدراعظم شد.داوود نیز زیر تاثیر داعیه پشتونستان خواهی سیاست قبلی را تعقیب کرد. داوود در زمان ریاست جمهوری‌اش موضوع پشتونستان را پیش کشید اما بعد با میانجی‌گری شاه ایران این مسئله تا حدی فروکش کرد.1949541279503af035493a7
بعد از کودتای هفت ثور و به قدرت رسیدن نور محمد تره کی اولین رییس جمهور رژیم کمونیستی، رییس جمهور وقت پاکستان جنرال ضیاءالحق خواست تا با رییس جمهور افغانستان مذاکره کند و به معضل دیورند پایان دهد، اما این مذاکرات به نتیجه نرسید.
پس ازترکی رؤسای جمهور بعدی از چپی‌ها پی همدیگر به قدرت رسیدند، اما نتوانستند مناسبات سیاسی و دپلوماسی شان را با پاکستان بهبود بخشند.
بعد از شکست حکومت چپی ها و روی کار آمدن حکومت مجاهدین موضوع سرحد دیورند تقریبن به فراموشی سپرده شد و مجاهدین درین مورد موضع روشنی نداشتند.
طالبان در سال ۱۳۷۵ به همکاری مستقیم پاکستان افغانستان را اشغال کردند و قدرت را بدست گرفتند و در زمان حاکمیت این گروه نیز موضوع خط دیورند بطور روشن مطرح نشد.
رژیم طالبان در سال ۲۰۰۱ سقوط داده شد و حامد کرزی به حیث رییس جمهور کشور تعیین شد، حامد کرزی یکبار دیگر موضوع دیورند را با صراحت تام پیش کشید، او بارها ادعا کرد که خط مرزی دیورند یک خط تحمیلی بوده که باعث جدایی اقوام دو سوی دیورند شده و آنرا به رسمیت نمی‌شناسد.
عده زیادی بدین باور استند که عبدالرحمان خان معاهده دیورند را زیر فشار بریتانیا و بر خلاف میل خودش امضا کرده است. اما طبق نوشته عبدالرحمان خان در تاج التواریخ، این معاهده به خواست خودش صورت گرفته و او حتا این معاهده را یکی از افتخارات دوره کاری اش می‌پنداشته است.
برخی ها ادعا می‌کنند که معاهده دیورند میعاد مشخص صد ساله داشته و بعد از سال ۱۹۹۳ این معاهده از اعتبار ساقط شده است، اما مرز دیورند مثل هر مرز بین المللی دیگر نه موعدی برای انقضا دارد و نه در هیچ یک ماده‌های این معاهده از صد ساله بودن آن یاد شده است.
پارلمان افغانستان در سال ۱۹۴۹ معاهده دیورند را ملغا اعلام کرد، از نظر قانون بین الملل مرز یا سرحدی که بر اساس رضایت طرفین تعیین و امضا میشود نمیتوان آن را بدون رضایت هر دو جانب لغو و یا تغییر داد. تغییر و یا لغو آن غیر قانونی بوده و قابل اجرا نمی‌باشد. همچنان بر خلاف خواسته های برخی از سیاسیون افغانستان، اقوام آن‌سوی خط دیورند به صورت رسمی خواستار پیوستن با افغانستان نشده اند.آن ها اکثرن خود را شهروند پاکستان میدانند چون قبایل ساکن در آن سوی مرز از فرصت های شغلی، رشد اقتصادی، فرصت های تحصیلی، دست رسی به امکانات دولتی، عضویت در ارتش و در مجموع به لحاظ سیاسی و اجتماعی نسبت به اقوام این سوی مرز در وضعیت بهتری قرار دارند، به همین ترتیب شهرها و روستا های مناطق آن‌سوی مرز نسبت به این سوی مرز توسعه یافته‌تر می باشد.
با این وجود، پشتون های افغانستان اقلیت کوچک تری را نسبت به پشتون های پاکستانی تشکیل میدهند و مناطق قبایلی پاکستان از یک نوع خود مختاری نیز برخوردار می‌باشند که در چنین وضعیتی بعید به نظر میرسد که آنان سرنوشت سیاسی خودرا با سرنوشت یک سرزمین جنگ زده گره بزنند و یک اکثریت مرفه به یک اقلیت عقب مانده بپیوندند.
با این حال، تا کنون هیچ یک از کشور های جهان از موضع افغانستان در قبال دیورند حمایت نکرده و همه کشور های جهان مرز دیورند را به عنوان سرحد رسمیٍ بین المللی میان افغانستان و پاکستان پذیرفته اند.
بی اعتبار خواندن معاهدات دولت افغانستان با هند بریتانوی از سوی پارلمان افغانستان در سال ۱۹۴۹ پیامد های ناگواری امنیتی، سیاسی و اقتصادی به دولت افغانستان داشته است.
با این همه اما موضع افغانستان در قبال دیورند هرگز از سخن سرایی وخلق احساسات بالا نرفته و در هیچ محکمه بین المللی بخاطر حل معضل دیورند شکایت نکرده است.
باز پس گیری مناطق آن سوی دیورند از نظر قانون بین الملل یک خواست عملی و قابل اجرا نیست. دولت افغانستان همواره در عمل مرز دیورند را سرحد رسمی این کشور پذیرفته است. اقوام آنسوی دیورند زمان ورود شان به کشور نیازمند ویزا هستند و نقشه افغانستان نیز در تمام جهان با همین خط مرزی دیورند میان افغانستان و پاکستان معرفی شده است.
مرز دیورند تنها سرحدی است که حاکمان افغانستان در تعیین آن نقش داشتند، مرز های شمالی کشور در نتیجه مذاکرات بریتانیا و روسیه تزاری تعیین شده است و اگر فروپاشی دولت بریتانیا در هند سبب از بین رفتن معاهده دیورند شود، فروپاشی حکومت شوروری ها در آسیای میانه نیز میتواند سبب رسمیت نشناختن مزر های شمالی کشور شود، باشنده های مناطق شمالی کشور نیز با آنسوی مرز زبان و هویت مشترک دارند اما با گذشت زمان آنان مرز بندی ها را پذیرفته و به حدود اراضی کشور ها را به رسمیت شناختند.

عطیه عدیل مهربان

ماخد و منابع:

۱-غبار-میر غلام محمد- افغانستان در مسیر تاریخ- صفحه ۶۹۱

۲- فرهنگ-میر محمد صدیق-افغانسنتان در پنج قرن اخیر-چاپ بیست و پنجم- جلد اول صفحه ۴۵۱

۳- غبار- میر غلام محمد- افغانستان در مسیر تاریخ-  صفحه ۷۲۸

۴-میر غلام محمد- افغانستان در مسیر تاریخ- صفحه ۷۷۵

۵-غبار-میر غلام محمد- افغانستان در مسیر تاریخ- صفحه ۷۷۹

۶-فرهنگ-میر محمد صدیق- افغانسنتان در پنج قرن اخیر- صفحه۶۰۴

۷-امیر عبدالرحمان خان- تاج التواریخ- صفحه(۴۲۰،۴۲۱،۴۲۲)

Print Friendly, PDF & Email

همچنان ببینید

ویژه‌گی‌های یک نامزد ایده‌آل

دو روز نخست مبارزات انتخابات پارلمانی ۱۳۹۷ در آرامش نسبی سپری شد، حال و هوای …

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *