حشمت رادفر، مشاوره امور رسانه یی ریاست اجراییه افغانستان
ماه سپتامبر هرسال که نیویارک میزبان دهها تن از رهبران و نمایندگان کشورهای عضو سازمان ملل متحد میباشد، از رقابتها و مناسبات قدرتهای بزرگ گرفته تا قضایای مربوط به بخشهای ناآرام و نادار جهان در صدر اخبار روز رسانههای دنیا قرار میگیرد.
افغانستان به عنوان یکی از کانونهای گرم منازعهی داخلی و آماج گاه تروریزم بینالمللی، دستکم در سه دههی گذشته یکی از مباحث کلیدی مورد بحث رهبران جهان بهویژه قدرتهای بزرگ و کشورهای منطقه در مجمع سالانۀ ملل متحد در شهر نیویارک ایالات متحده امریکا بوده است. در این مدت، دورههایی از انزوای بینالمللی را نیز تجربه کرده است. انزوایی که هم برای مردم افغانستان و هم برای جهان آزاد و پیشرفتهی بشری بسیار سنگین و هزینهبار تمام شده است.
کابوس انزوا
انزوا یا فراموشی افغانستان توسط جامعهی بینالملل، به تعبیری، با امضای توافقنامهی جنوا در سال ۱۹۸۸ میلادی و خروج ارتش سرخ از این کشور آغاز شد. افغانستان برای بیشتر از یک دهه در باتلاق افراطگرایی و جنگ تمامیتخواهیها فرو رفت اما جهان بشریت تنها در سپتامبر ۲۰۰۱ و پس از انفجار برجهای تجارت جهانی نیویارک متوجه شد که بیشههای خشونتپرور دو سوی دیورند، در نقش بهشت امن افراطیت مسلح و محل فرماندهی خطرناکترین تروریستان جهان عمل میکند.
اکنون بعد از ۱۷ سال حضور نیرومند سیاسی و نظامی جامعهی جهانی و در رأس ایالات متحده امریکا در افغانستان، نشانههایی از سرخوردگی قدرتهای بزرگ از پیشبرد آنچه که مبارزه با تروریزم خوانده میشود و به تبع آن انزوا یا دستکم نادیدهانگاری منازعهی جاری در افغانستان در جنب دیگر مسایل مهم جهان امروز به چشم میخورد.
داکتر عبدالله عبدالله رییس اجراییهی افغانستان در شرایطی به هفتاد و سومین نشست مجمع عمومی اشتراک کرد که از یک طرف نیروهای امنیتی و دفاعی و مردم افغانستان در ماههای اخیر با موج سرسامآوری از شورشگری طالبانی و در نتیجه افزایش نگرانکنندهی تلفات ملکی و نظامی روبرو بوده و از جانب دیگر نشانههایی از سرخوردگی همپیمانان بینالمللی افغانستان از به درازا کشیدهشدن جنگ در این کشور در حال پدیدار شدن است.
به تعبیر دیگر، رییس اجراییهی افغانستان در حالی برای اشتراک در هفتاد و سومین مجمع عمومی ملل متحد عازم نیویارک شد که نشانههای انزوای افغانستان در صحنهی بینالمللی به عنوان یک خطر بالقوه وجود داشته و این مسئله در سخنرانی ترمپ، ترزا می و دیگر رهبران جهان به طرز نگرانکنندهیی قابل مشاهده بود.
تقریبا هیچ یک از رهبران غربی حتا نامی از افغانستان و منازعهی جاری در این کشور به زبان نیاوردند، در حالی که در یک و نیم دههی گذشته، افغانستان دستکم در محافل مشابه و همایشهای جهانی و منطقهیی به عنوان یکی از چند مسئلهی مهم جهانی مطرح بوده است.
در حالی که دونالد ترمپ رییس جمهوری امریکا در سخنرانی ۳۷ دقیقهیی افتتاحیهاش نامی از افغانستان نبرد، داکتر عبدالله در نخستین بخش سخنرانیاش، بر ضرورت دوام مبارزه با هراسافگنی و پایاندادن به استفادهی همسایگان افغانستان از افراطگرایی و تروریزم به عنوان ابزار سیاست خارجی برای به چالشکشیدن نظم و ثبات در افغانستان تأکید کرد.
داکتر عبدالله نسبت به پیامدهای زیانبار انزوای افغانستان در ضمیر جامعهی بینالمللی هشدار داده و گفت: «ما نه میخواهیم و نه میتوانیم در جهان متکثر کنونی بیربط به قضایای مهم جهانی در گوشهی عزلت و انزوا قرار بگیریم.» او در دیدار با دبیر کل سازمان ملل متحد نیز با وضاحت بیان داشته است که هیچکس طرفدار یک افغانستان ناکام و برگشت به گذشته نباید باشد. افغانستان ناکام و در چنگال دهشتافگنان هم برای شهروندان این کشور خطرناک و زیانبار است و هم برای صلح و ثبات جهانی.
الزامات افغانی مبارزه با تروریزم
رییس اجراییهی افغانستان، نبود تعریف پذیرفتهشده و رسمی جهانی از تروریزم را از عوامل ناکامی مبارزهی جهانی علیه آن برشمرد و گفت: «پدیدهی شومی که از سوی حکومتها و بازیگران فراحکومتی و جنایتکار زیر نام دین، ایدئولوژی و پوشش اقتصادی یا روانی مورد استفاده قرار میگیرند تا وضعیت موجود و نظم جهانی استوار بر دولتهای ملی را برهم زنند و به اهداف تندروانهی خود با استفاده از خشونت کور که در هیچ دینی جایز نیست، دست یابند».
داکتر عبدالله با اذعان به مبارزهی قاطعانه در برابر نسخههای جدید و خشنتر دهشتافگنی زیر نام داعش در بخشهایی از افغانستان اذعان کرده که حکومت وحدت ملی افغانستان تا هنوز نتوانسته به منابعی چون اقتصاد جرمی و قاچاق مواد مخدر و از میان برداشتن پناهگاههای تروریزم در بیرون از مرزهای این کشور پایان دهد.
روند صلح
در دو سال اخیر و بهویژه پس از معرفی استراتژی جدید دولت امریکا در پیوند به افغانستان و منطقه، حرف و حدیثهای زیادی در پیوند به خصوصیسازی جنگ و تشدید تلاشها برای تقویت برنامههای مذاکره، صلح و ادغام مجدد طالبان به وجود آمده است.
رییس اجراییهی حکومت وحدت ملی، با آگاهی از این ارادهی ادارهی ترامپ، حمایت محتاطانهی حکومت افغانستان از این تلاشها را ابراز داشته و با اشاره به اعلان آتسبس سهروزه در ایام عید فطر امسال با طالبان، از آمادگی کشورش در راستای ادامهی تلاشهای صلح و مذاکرهی بدون قید و شرط با شورشیان مسلح به منظور دستیابی به صلح “پایدار و باعزت” در افغانستان سخن گفته است. او در همین راستا در پایان سفرش به نیویارک با نمایندهی ارشد دولت امریکا در این زمینه، آقای زلمی خلیلزاد، نیز دیدار و تبادل نظر کرده است.
با این حال، شاید واضحترین پیام داکتر عبدالله در پیوند به روند صلح در افغانستان، بیانات او در کنفرانس صلح نلسون ماندیلا بود که پیش از آغاز به کار مجمع عمومی در نیویارک برگزار شده بود. رییس اجراییهی افغانستان گفت: «ما آماده هستیم با مخالفان آشتیپذیر مسلحی که خشونت و دهشتافکنی را کنار بگذارند و تعهد خود را به افغانستان متحد، دموکراتیک، صلحجو و از نگاه اقتصادی مرفه اعلان نمایند، مذاکره و صلح نماییم».
انتخابات
انتخابات پارلمانی امسال و انتخابات ریاست جمهوری سال آینده، از موضوعاتی است که در ماههای اخیر اذهان عامهی داخلی و همپیمانان بینالمللی افغانستان را به خود مشغول کرده است. داکتر عبدالله در این باره گفته است که با توجه به تجربههای گذشته، او و رییس جمهور غنی باورمند اند که مشروعیت سیاسی از ارادهی مردم برمیخیزد. «درعین حالی که به تلاشهای خود برای دستیافتن به صلح ادامه میدهیم و به قضایای امنیتی و چالشهای حکومتداری میپردازیم، میخواهیم زمینهی برگزاری یک انتخابات سالم، بااعتبار، عادلانه و مشروع را فراهم سازیم تا رأیدهندگان نتایج آن را بپذیرند».
داکتر عبدالله در سه سال گذشته به دلیل برخورد نرم و مسامحهجویانهاش با رییس جمهور غنی در مسایل مختلف با موج گستردهیی از اعتراضات و انتقادات از سوی متحدین طبیعی و مبارزاتیاش بهویژه در حوزهی مقاومت ضدطالبانی روبرو بوده است. او که در مباحث داخلی، ثبات سیاسی و جلوگیری از فروریزی شیرازهی نظام را به عنوان الزامهای کنش و منش سیاسیاش عنوان میکند، در سخنرانیاش در مجمع عمومی ملل متحد نیز، برگزاری انتخابات پارلمانی امسال و ریاست جمهوری سال آینده را دو آزمون بزرگ حکومت وحدت ملی میخواند و میگوید: «بدون درنظرداشت اینکه کیها برنده یا بازندهی این دو انتخابات اند، آیندهی افغانستان بستگی به تقویت اجماع ملی برای دستیابی به اتحاد و تأمین صلح و ثبات سیاسی دارد که مشروعیت خود را از بنیادهای متکثر، همهشمول و دموکراتیک به دست بیاورد».
التهاب سیاسی
فضای داخل افغانستان از التهاب سیاسی، افزایش ناامنیها و گسترش دامنهی فقر و بیکاری رنج میبرد. سطح و اندازهی اختلافات و تعصبات قومی و ایدئولوژیک نیز در انتخابات پارلمانی پیشرو و انتخابات ریاست جمهوری سال آینده محک خواهد خورد.
انزوای سیاسی افغاستان در کنار طرز دید منحصر بفرد ترمپ، به درازا کشیدهشدن جنگ هزینهبار افغانستان و اهمیتیافتن دیگر قضایای بینالمللی، به نوع نگاه و برخورد شماری از سیاسیون در ردههای بالایی و میانهی حکومت وحدت ملی در سه سال گذشته نیز ارتباط دارد.
در چنین اوضاع و احوالی که افغانستان بیشتر از هر کشور دیگری در منطقه و بیشتر از هر زمان دیگری به ارایهی یک تصویر شفاف از واقعیتهای سیاسی و اجتماعیاش به جهانیان نیازمند میباشد، در سه سال گذشته، دستگاه دیپلماسی افغانستان در کنار مشکلات ساختاری دیگر، از نارساییهای مدیریتی ناشی از مداخلههای بیرویه و خلاف معمول از درون ساختار حکومت نیز رنج میبرده و در مواردی، وظایف وزیر خارجه به وزیران دیگر و اطرافیان رییس جمهوری واگذار شده است. بسیاری از امکانات و ظرفیتهای موجود در بیرون از کشور بهویژه در امریکا و اروپا، صرف لابیگریهای سلیقهیی و فردی، تمرکزگرایی سنتی قدرت، تضعیف ریاست اجراییه و به حاشیهراندن گفتمان وحدت ملی و تغییر نظام شده است.
دیپلماسی حضور
رییس جمهور غنی در چنبرهی مناسبات سیاسی موجود در پیرامونش از رفتن به نیویارک و اشتراک در مجمع عمومی سازمان ملل متحد به هردلیلی خودداری کرد، اما داکتر عبدالله که در ۲۵ سال گذشته بیش از ده بار چه در نقش وزیر امور خارجه و به این تازگیها در نقش رییس اجراییهی کشور، در این اجلاس به نمایندگی از افغانستان اشتراک کرده است، بدون درنظرداشت اینکه کدام یک از مقامات امریکایی یا اروپایی در کدام سطح و چه نوع تشریفات معمول با او ملاقات میکنند یا نمیکنند، به نیویارک رفت و تا آنجا که مقدور بود اوضاع سیاسی، امنیتی و بشری افغانستان را از تریبون مجمع عمومی ملل متحد، کنفرانس صلح ماندیلا، ملاقات با رهبران و نمایندگان کشورهای دیگر، سخنرانی در نهادهای تحقیقاتی و استراتژیک و صحبت با رسانههای بینالمللی، برای جهانیان بیان داشت.
با آنکه نگاه سرد رییس جمهور ترمپ به مسایل افغانستان در فضای سخنرانی افتتاحیهاش سایه افکنده بود، اما از ورای دیدارها و صحبتهای رییس اجراییهی افغانستان در حاشیهی این اجلاس با رهبران و نمایندگان کشورهای ذیدخل در قضایای افغانستان و وعدههایی که آنها در راستای حمایت از دموکراسی و جلوگیری از تبدیلشدن دوبارهی افغانستان به لانهی امن هراسافکنان دادهاند، میتوان گفت که اگر از رهبری نظام گرفته تا دستگاه دیپلماسی افغانستان، فعالتر و هدفمندانهتر به تعاملات بینالمللی بپردازند، نمایندگیهای سیاسی افغانستان به جای لابیگری در خصوص مسایل تیمی، قومی و شخصی، در ترسیم سیمای واقعی افغانستان به جهانیان سهم بگیرند، تداوم باجدهی به طالبانیزم و افراطیت زیر نام روند صلح به معافیت هرچه بیشتر جنایتکاران نینجامد، ظرفیتهای اجتماعی و سیاسی که در یک و نیم دههی گذشته در نتیجهی حمایت جامعهی بینالمللی برای تقویت نهادهای دموکراتیک و پیشبرد روندهای مردمسالاری مانند آزادی بیان و آزادیهای مدنی و شهروندی در افغانستان بوجود آمده است، به گونهی شفاف و واقعی به جهانیان بازنمایی شود و خطراتی که فراموشی دوبارهی افغانستان به امنیت و صلح جهانی متوجه میسازد، آگاهانه و هوشمندانه به جهانیان بازگو شود، نه تنها افغانستان در مناسبات بینالمللی منزوی نخواهد شد بلکه روند دشوار تأمین دموکراسی و توسعه با حمایت جامعهی جهانی در این کشور همچنان ادامه خواهد یافت.
روزنامه اطلاعات روز