چهارشنبه ۲۶ ثور ۱۴۰۳
صفحه نخست / سیاست / مسؤولیت خطیر رهبران سیاسی در جامعۀ رنگارنگ افغانستان

مسؤولیت خطیر رهبران سیاسی در جامعۀ رنگارنگ افغانستان

رهبران سیاسی نباید نسبت به رفتار و عمل‌کرد  پیروان و رهروان‌شان بی‌تفاوت باشند و لازم است به‌طور واقعی و با رفتارهای معقول و سنجیده اصل مقدس کثرت‌گرایی  را ترویج کنند و در صدد ترویج تکثر و رنگارنگی در جامعه باشند.

مهم‌ترین وظیفه یک رهبر این است که همه را متوجه آینده و گشودن افق‌هایی که سبب تحکیم توسعه سیاسی و اجتماعی در کشور می‌شود نموده و در راستای مصالح ملی، خیر و فلاح و نیرومندی کشور عمل کند به ویژه زمانی که مسؤولیت امور کشوری را به عهده می‌گیرد باید مثل یک دولت‌مرد در امر حکومت‌داری عمل نماید و مسؤولانه رفتار کند. اهدافی از قبیل آوردن آرامش، نظم و ثبات در جامعه باید از قبل در منظومه فکری‌اش ترسیم شده باشد و از کوچک‌ترین تا استراتژیک‌ترین اقدامات در روابط داخلی و خارجی را صرفاً در راستای نیرومندتر کردن کشور به کار گیرد.

در جوامعی که کثرت‌گرایی، مردم‌سالاری و دموکراسی یگانه راه حل منطقی پنداشته می شود، سیاستمداران و روشنفکران باید از یک نظام فکری منسجمی برخوردار باشند و با داده‌های جدید، آمادگی تعدیل و اصلاح فکر خود را پیدا کنند، پاسخ‌گویی به مردم را جدی و مقدس بشمارند و خواسته‌های مشروع  و برحق مردم را از کانال‌های تعریف شده‌‌ آن دنبال کنند.12963616_1260782467270855_2093781920562576774_n آنان باید در شرایط کمتر عاطفی، انرژی خود را در تجویز به کارگیری سیستم‌ها و ساختارها برای اداره‌ جامعه به مصرف برسانند، نه این‌که بیایند با شعارهای تند و تیز به ایجاد شورش و اتخاذ رویکرد براندازانه و انقلابی، کشور را در یک مسیر نادرست سوق دهند. معمولاً انقلاب‌ها با شعارهای تند و تیز و با ایجاد شور و هیجان با هدف شکستاندن موانع سنتی، سیاسی و اجتماعی، گروه‌های بزرگی از مردم را به صحنه سیاست و حوزه تصمیم‌گیری در اجرای امور می‌کشاند و در برخی از جوامع سبب رشد و پویایی سیاسی مردمان آن می‌گردد اما در مواردی انقلاب‌ها نیروهای خام، ناپخته و ناعاقبت اندیش را به متن اصلی درگیری‌ها و مناسبات کلان می‌کشاند و موجب ویرانی، خشونت و رفتار‌های غیر عقلانی نیز می‌گردد. در تجربه انقلاب، افغانستان با دشواری‌ها و ناکامی‌های فراوانی روبه‌رو گردیده است که نباید از کنار آن‌ها بی‌اعتنا گذشت و باید از آن‌ها درس آموخت.

جوامع عصر حاضر رویکردهای انقلابی و بنیاد برانداز را اصلاً به رسمیت نمی‌شناسد. رویکردهای بنیاد برانداز نمی‌توانند از موانعی که باعث عدم توسعه اقتصادی، سیاسی و اجتماعی شده است به خوبی عبور کنند.

در شرايط فعلى، برآورده شدن آرمان‌هاى مردم و خدمت گزارى به آنان، فقط از مسير رهبرى جمعی با اتکا به نهادهای دموكراتيك و هدفمند امكان پذير است نه با استفاده از معیارهای سنتی رهبری.

نوع نگاه رهبران در رابطه به اصلاحات که بتواند به سرنوشت سیاسی، اجتماعی و اقتصادی تغییراتی مثبتی را وارد کند، باید گام‌ به‌گام و تدریجی صورت گیرد و باید برمبنای چهارچوب‌های حقوقی و قانونی  یک جامعه استوار باشد؛ چون تجربه انقلاب‌ها و نگاه استبدادی فردمحور به قدرت در کشور هیچ‌گاهی نتوانسته است، سبب رشد و پویایی سیاسی شود.

در نظام‌های مردم‌سالار و کثرت‌گرا سیاست‌مداران و روشن‌فکران به‌جای این‌که نگران موقف، جایگاه ، نام و نشان خود باشند بهتر است نگران این باشند که آیا مسؤولیت‌های‌شان را به درستی انجام می‌دهند یا خیر؟ آنان باید پیوسته تلاش کنند تا سطح خواسته‌ها و توقعات مردم را درنظر گرفته، دست‌یابی سریع‌تر به اهداف را با برنامه‌ها و میکانیزم‌های معقول آن فراهم ساخته و با ايجاد تشكيلات، سازمان‌ها يا نهادهای دموكراتيك، ساختارها و موانعی را که جواب‌گوی نیازمندی‌های کنونی نمی‌باشد، از راه برداشته و آینده‌ای را که افغانستان و مردمان ساکن آن مستحق آن اند به دست خود رقم زنند.

کنشکا محجوب

Print Friendly

همچنان ببینید

97e

ویژه‌گی‌های یک نامزد ایده‌آل

دو روز نخست مبارزات انتخابات پارلمانی ۱۳۹۷ در آرامش نسبی سپری شد، حال و هوای …

پاسخ دهید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *